معین خان در 12 ماهگی
عزیز مامان این روزها انقدر بل بل زبونی می کنی که می خوام قورتت بدم . دیروز داشتی رقص پا میزدی . نهار من و آناجون مهمون بودیم شما رفتیم با المان موندی اونجا کارتون دیده بودی و اومدی خونه شروع کردی به رقص پا زدن .
بابایی داره نماز می خونه شماهم منتظری تا مهر و برداری . این روزها وقتی میگم معین اله اکبر کن دستت و میبری کنار گوشت 1 چیزهایی زمزمه می کنی
معین خان حاضر شده تا بره خونه عمو فیروز . این قرمزی صورتت اثرات آفتاب سوختگی عید هست که هنوز کامل خوب نشده .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی