متفرقه های 22 ماهگی
سلام عشق مامان ، همه زندگی مامان . درد و بلات به جونم . این روزها انقدر شیطووووووووووووووووووووووون شدی که همه کارهات خاطره انگیزه . 2 هفته بود که بابا رضا ،من و شما شدید سرما خورده بودیم . البته اول بابایی مریض شد و بعد من و شما 1 هفته نتونستم اداره بیام با شما گل پسری خونه بودم . بعد از اینکه 3 بار دکتر رفتیم بلاخره خوب شدیم . البته خدا رو شکر سرماخوردگی شما خیلی خفیف بود . 1 هنرمندی دیگه از مامانی مهربون ، 1 بافت خوشگله دیگه دستش درد نکنه که همیشه شرمندشیم . 9 بهمن روز پنجشنبه مراسم محمد کوچولو بود ، اینجا داری نانای نای می کنی داری با عمه جون صحبت می کنی دردت به جونم شیرین زبونم . د...