معین بهونه زندگیممعین بهونه زندگیم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
پیوند عشق ما پیوند عشق ما ، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

معین عشق مامان و بابا

معین چکاپ بهداشتی 28/9/92

1392/9/30 9:54
نویسنده : مامانی
606 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه صبح طبق معمول 8 صبح بیدار شدی تا من صبحانتو آماده کنم ساعت 9:15 شد دادم نوش جان کردی آماده شدیم بریم با مامان زهرا شما رو ببریم بهداشت باید 23 می رفتیم چون که هوا خیلی سرد بود تا 28 صبر کردیم . تو راه عشق من لالا کرد قربونت برم من .خواب مامان زهرا هم درگیر لباسهای شب یلدای شماست وااااااااااااااااااااای 1 لباسی برات آماده که عکسشو فردا می زارم . دستش درد نکنه این چند روزه هم زحمت شما هم زحمت لباسات قلبماچ

پسر چشم آبی رو بردیم مرکز بهداشت . مثل همیشه همه عاشقت شده بودن هی چشمای نازتو نگاه می کردن خدا رو شکر نرمال بودی بازم مامان زهرا هوراااااااااااااااااهوراهورا

بعد از اینکه کارهای شما تموم شد من چند تا خرید داشتم انجام دادم داشتیم برمیگشتیم خونه که دایی جون زنگ زد گفت تصادف کردم مدارک پیشم نیست برام بیارین خدا خیلی رحم کرده بود با باباجونی باهم بودن . سر باباجونی خورده بود به شیشه کاش که شما بزرگ بودی میرفتی به دایی جونت کمک می کردی . شما با آناجون رفتی خونه من بابایی رو بردم بیمارستان تا از سرش عکس و سیتی اسکن بگیرن خدا رو شکر سالم بود چیز خاصی نبود عصر مرخص شد دایی هم اومد برگشتیم خونه . تا شب حسابی اذیت کرده بودی . از اون روز عکسی ندارم . این عکسی و جمعه شب گرفتم

معییییین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مثل هیچکس
30 آذر 92 10:04
پاییز ثانیه به ثانیه میگذرد ،یادت نرود اینجا کسی هست که به اندازه تمام برگهای پاییز برایت آرزوهای خوب دارد ،یلدا مبارک
مامانی
پاسخ
منون
مثل هیچکس
1 دی 92 9:41
خدا رو شکر که تصادف دایی جون چیز مهمی نبوده وبه خیر گذشته ، ای جونم پس معلومه مامان زهرا حسابی به گل پسرمون رسیدگی میکنه که الحمدالله همه چی نرماله ،ایشالا بتونید جبران کنید .
مامانی
پاسخ
ممنون انشااله که بتونم جبران کنم