گردش جمعه
جمعه صبح تا ظهر با بابا رضا خونه بودیم بعد نهار بابا رضا شیفت بود رفت اداره ما 2 تا رفتیم خونه آناجون با اونا بریم بیرون . رفتیم خیلی ام خوش گذشت شما هم اولین کباب زندگیتو خوردی البته خاله معصوم داد. ١/٦/٩٢
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی