روزهای 33 ماهگی
سلام همه زندگی من . مامان شرمنده شرمنده از روی گل شماست عشقم تو این مدت خیلی سرم شلوغ بود و نشده زیاد از شما عکس بگیرم البته اینم بگم که ماشااله انقدر وروجک شدی که دیگه نمیزاری از شما عکس بگیرم . ماشااله روز به روز حرف زدنت کامل تر میشه و راه تر میتونی منظورت و برسونی به کارتون خیلی خیلی علاقه پیدا کردی سعی میکنیم کمتر تام و جری نگاه کنی و کارهاشون و تکرار کنی . بیشتر باباسی یا همون باب اسفنجی می بینی ، سنقاب یا همون سنجاب ، ببیی یا همون گوسفند زبل ، صورتی همون پلنگ صورتی کارتون های مورد علاقه شماست . البته کل سی دی هایی که داری و حفظ کردی و قبل از انجام اتفاقات کارتون شما برامون پیش گویی می کنی آناجون و بابا جون عشق های واقعیت شدن بیشتر دوست داری تمام طول روز خونه آنا جون باشی و آزاد آزاد به کارهات برسی وقتی خونه با بابا رضا مسا میدی همون مسابقه دیگه انتخاب لباس برای پوشیدن و بیرون رفتن به عهده خود شماست اگه 1 لباسی و دوست نداشته باشی امکان نداره بپوشی هنوز هم با شیشه شیر به شیر خوردن ادامه میدی و با لیوان دوست نداری بخوری و شیر عسل و بیشتر از شیر خالی دوست داری عاشقتم اون زمانهایی هستم که می خوابی و منم بالا سرت میشینم و نگاهت میکنم . دیگه به هیچ وجه راضی نمیشی رو پای من بخوابی مرد مستقل شدی و خودت به تنهایی می خوابی . دلم خیلی برای اون روزهایی که روی پا می خوابیدی تنگ شده و شما هم رضایت نمیدی که یک بار هم تکرار کنیم هنوز هم به خرید هر هفته ای ماشین ادامه میدیم و به قول شما جازه می خریم خدارو شکر با بنیتا رابطه خوبی داری هنوز هم عشق گوشی و تبلت داری. نمک تو خونمون نقش شن و برای شما بازی می کنه و روی ماشین هات همیشه نمکی هست
دلم برای زمانی که هر روز از شما عکس میگرفتم تنگ شده دیگه نمیشه زیاد ازت عکس گرفت