اواخر تابستان و سفر به زیبا کنارو عید قربان و ...
سلام . همه زندگی مامان . آخر شهریور ماه به پیشنهاد بابا رضا سفر سه روزه داشتیم به زیبا کنار و فقط و فقط به خاطر شما گل پسری . 30 شهریور رفتیم و 1 مهر برگشتیم . زمان کم بود ولی خوش گذشت . کلی تو پارک بازی کردی ، سوار قطار شدی و کلی کیف کردی ، کنار دریا به قول خودت شن بازی ماسه بازی کردی .
فردای روزی که برگشتیم عید قربان بود متاسفانه عکسی ندارم از اون روز .
مثل هر سال خونه مادر جون بودیم و به همراه خان عمو و عمو فیروز 1 گوسفند قربونی کردیم . امسال بیشتر از سال های گذشته با بچه ها همراهی کردی . خدا روشکر دیگه کم کم خودت مستقل میشی و میتونی بعضی از کارهاتو انجام بدی . عصر هم رفتیم خونه بابا جون و 1 ساعتی اونجا بودیم . بعد برگشتیم خونه تا شما کلی با ماشین هات بازی کنی .
مامان زهرا مثل هر سال 1 بلوز خوشگل برات خریده بود .
مداد تراش از طرف مادر برای همه بچه هایی که اونجا جمع بودین .
و سوغات مالزی از طرف خانواده عمو فیروز دستشون درد نکنه