بازم زبون در میاری
مموچ موموچ مامان بازم مثل چند وقت پیشها زبون در میاری الهی قربونت برم که هر وقت میخوای دندون دربیاری زبونت و تند و تند در میاری بیرون فدای این پسر تمیزم بشم اکثر نی نی ها آب دهن میریزن ولی گل پسر من از این کارها نمی کنه . دوشنبه شب هوا خیلی سرد شد داشت برف میبارید به خاطر اینکه شما رو صبح زود تو سرما نبرم خونه مامان زهرا شب رفتیم اونجا خوابیدیم . قبل از اینکه بخوابی 1 گل کاری هم کردی من داشتم با شما بازی می کردم سرم رو پاهات بود که 1 دفعه واااااااااااااااای بالا آوردی شما لطف کردی ساعت 12 شب بیدار شدی و تا 2 نخوابیدی . هر کاری کردیم نشد که شما آقا پسر بخوابی.
عاشق این سری از عکسهاتم
اینجا گفتم بابا سعید داری به سمت در نگاه می کنی که ببینی اومده یا نه هر وقت می گم بابا سعید اینجوری منتظر نگاه می کنی
برگشتی به من نگاه می کنی که یعنی نیومد 1 چیزی هم به زبون خودم گفتی
خدایا هزاااااااااااااااااران بار شکر شکر شکر