اولین ساعتی که به دنیا اومدی
صبح روز چهارشنبه حدود ساعت ۱۰:۳۰ معین آمد.
در یک روز بادی .
روزی که مثل هیچ روزی نبود...
اون روز هوا خیلی طوفانی بود باد شدیدی می وزید . طبقه پنجم بیمارستان آرتا اتاق مامان و معین بود. شب تا صبح آنا جون با ما بیدار بود از شدت باد پنجره ها تکون می خورد معین کوچولو فقط گریه می کرد .
چند تا از اوین عکس های معین جون .
الحمدلله رب العالمین علی کل حال... .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی