چهارشنبه سوری 94
آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم ؛ میدانم به آنچه میخواهی میرسی چرا که من هربار یک هیزم اضافه میکنم !
الهی قربونت برم که رفته رفته آقاتر میشی . امسال هم به رسم همیشه اول خونه مادر بودیم و بعد خونه باباجون رفتیم . امسال نفر دیگه به خانواده باباجونی اضافه شده بود بنیتا خانم اولین چهارشنبه سوری و با معین من جشن گرفتن .
اینم عیدی امسالمون که آنا جون و بابا جون زحمتش و کشیده بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی