پایان 17 ماهگی ورود به 18 ماهگی
ماهگیت مبارک عشق من
پســـــــرم، همه چیزم؛
متنی رو خوندم چند روز پیش، نوشته بود:
عشق پسر به مادرش، بزرگترین عشق دنیاست...
شنیدی میگن عشق مادر و پسری، پدر و دختری؟ من هم شنیدم!
اما تازه الانِ که می فهمم چی میگه و تو با عشق ت من رو تا کجاهای این عالم بردی...
وقتی که می خوای بری بیرون و می بوسیم و میگم، دوست دارم.
وقتی دست تکون میدی و تا لحظه ی آخر که در و ببندم چشمت خیره س به چشمام.
و منم که از باریکه ی در نگاه آخر رو می کنم و در رو می بندم که تو بری...
وقتی هر کار جدیدت رو باید به من هم نشون بدی.
صدام بزنی و بقیه رو منتظر بذاری و صبر کنی تا من هم بیام.
و بعد با نگاهت، دنبال تحسین منی...
وقتی میگی، "مامانی".
میگی مامانی و دل من میره تا ناکجا آباد...
تصور می کنم بزرگسالی ت رو، وقتی که هنوز میگی، مامانی .
و من باید مدام اسپند دود کنم برات، که مبادا چشم ت بزنم، که تو بی نظیر ترینی در نظرم.
وقتی، وقتی، وقتی که هربار به تو نگاه می کنم، تویی که به من جان بخشیدی.
♥. در فراسوی مرزهای تن ت، دوستت دارم.