اولین گردش معین
اولین باری که با معین رفتیم جنگل فندقلو روز عید فطر 18/5/92 معین با مامانی فقط نشستن داخل چادر آخه می ترسیدم گوشای نازت درد بگیرن هوا خنک بود . سال قبل وقتی تو دلم بودی همونجا رفته بودیم حالم خیلی بد بود بوی آتیش حالم و بدتر می کرد. قرمزی رو صورتت جای بوس خاله معصوم معین با رونیا ...
معین با المان
زخمی شدی
4 مرداد افطاری خونه عمو جمز بودیم بعد از اینکه برگشتیم خیلی گریه کردی بغلم خوابت برد زیپ لباسم پیشونیتو زخمی کرد . دیگه لباس و نپوشیدم . ...
واکسن چهار ماهگی
به خاطر اینکه سرما خورده بودی دکتر گفت چند روزی واکسن و عقب بندازیم آخه تب داشتی واکسن چهارماهگی رو 2 مرداد زدیم . 2 شب موندیم خونه آناجون شما تب کرده بودی . ...
پسر طلا
روزی که افطاری رفتیم خونه مادر جون ...
آناس طلا
خداوندا... حکمت قدمهایی را که بر میداری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می گشایی "ندانسته" نبندم و درهایی که به رویم میبندی به "اصرار" نگشایم ...
عاشقانه
از جنس کدام نور بودی ستاره من ؟ که جسارت با تو بودن در من جنبید و من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی و این شد ... عاشقانه آرام من و تو اولین روز ماه رمضان 19/4/92 این لباس سوغات مشهد از طرف آناجون بود ...